جشن حضور
سید | سه شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۰، ۰۲:۴۰ ب.ظ
صدایم کن، ای اشتیاق بی انتها، ای ایستاده
بر فراز زمان که رهگذری خسته ام، در بیابانی بی آب، تفتیده در آفتاب و تو تک درخت صحرایی،
با سایبانی گسترده و آبی روان، مرا سوی خویش بخوان، ای رویش بهار در هجوم خزان، که
درمانده ام در چالش های زندگی و همهمه هایی که نام مرا فریاد می زنند و تو برتر از
هر صدای آشنا و دلنشینی، با طنین گرم هدایت
مرا از یاد مبر که می سوزم در آتشی که خود
برافروخته ام و تنها تو می توانی،خنکای سرود ابراهیم را در گوش آتش بخوانی مرا بخوان
در خوش ترین خاطره ایام...در جشن حضور
- ۹۰/۱۱/۱۸